در سالهای گذشته، نظام سلامت کشور با مشکلاتی گوناگون همراه بوده که سبب بروز نارضایتی مردم و بخشهای مختلف نظام سلامت شد، ازاینرو در دولت یازدهم وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، طرح تحول نظام سلامت را تدوین و اجرایی کرد، تا مشکلات درمان مردم حل شود و پرداختیها از جیب مردم کاهش یابد. این طرح هرچند از ابتدا مخالفانی هم داشت اما توانست به موفقیتهای بزرگی دست پیدا کند بهطوریکه کیفیت خدمات سلامت در مناطق کمتر توسعهیافته و افزایش دسترسی مردم به خدمات و مراقبتهای سلامت و ماندگاری پزشکان در این مناطق و ارتقای عدالت در سلامت از نقاط قوت این طرح است.
یکی از بهترین خدمات این طرح کاهش پرداختیهای مردم و بیماران در بیمارستانها بوده که رضایت عموم مردم را در پی داشته است و اکنون کسی به خاطر نداشتن پول جان خود را از دست نمیدهد و اکنون مردم توانستهاند در روستاها با هزینه خیلی کم درمان شوند چون تقریباً 94 درصد هزینهها را دولت میدهد. در گذشته روستاییان یا عشایر، مبالغ زیادی بابت درمان پرداخت میکردند و برخی بیمارستانها متأسفانه جنازه بیماران را به دلیل ناتوانی اعضای خانواده آنها در پرداخت هزینههای بیمارستانی، گرو نگه میداشتند، اما پس از اجرای طرح تحول سلامت، نهتنها انجام چنین اقدامات دور از شأنی از بیمارستانها برچیده شد، بلکه هزینههای درمانی نیز به نحو محسوسی کاهش پیدا کرد و هماکنون روستائیان و عشایر، کمتر از پنج درصد بابت هزینه درمانشان میپردازند و با رضایت کامل از بیمارستان خارج میشوند.
همچنین حضور پزشکان متخصص در بیمارستانهای وابسته به وزارت بهداشت نیز ازجمله اقداماتی است که بهواسطه اجرای این طرح به ثمر نشست. بنابراین طرح تحول نظام سلامت یکی از طرحهای بسیار مهم در سیاست داخلی کشور است که اجرای همهجانبه و موفق آن میتواند در تسکین آلام هموطنان و رسیدگی سریع به درمان نیازمندان مؤثر باشد و رضایتمندی عمومی را به همراه خواهد داشت. البته از همان ابتدا طرح مخالفانی داشته اما هیچ راه بازگشت به عقب در این طرح وجود ندارد و باید باقدرت نسبت به اجرای مراحل بعدی و تکمیلی طرح قدم چون اثرات مثبت این طرح را نمیتوان نادیده گرفت و نظام بهداشت کشور باید نسبت به ادامه این طرح تلاشهای لازم را انجام دهد. در این شرایط که مردم از اجرای طرح تحول سلامت، نحوه ارائه خدمات و کاهش هزینههای درمانی رضایت دارند، چطور میتوان این حق را از آنها سلب کرد؟
اما برای تداوم طرح همانطور که در کمیسیون بهداشت هم عنوان کردم باید اشکالات آن برطرف شود تا تأمین مالی شود و هزینههای اجرایی آن کاهش پیدا کند. یکی از پیشنهادها فعال کردن نظام پزشک خانواده است یعنی سیستم ارجاع و پزشک خانواده راهاندازی شود تا هزینههای طرح کاهش پیدا کند چون اگر ویزیت یک پزشک فوق تخصص مثلاً اگر 10 هزار تومان باشد مردم دیگر قطعاً فقط به پزشک عمومی مراجعه نمیکنند.
بنابراین اجرای طرح پزشک خانواده، سیستم ارجاع، پرونده و کارتهای الکترونیک سلامت از مواردی است که در روند کاهش هزینهها و ارتقای حداکثری خدمات در حوزه سلامت مؤثر هستند.
همچنین باید در آینده دوتا سه نوع سطحبندی برای مراجعه مردم وجود داشته باشد تا کسانی که موقعیت مالی بهتری دارند هزینه بیشتری بپردازند و کسانی که تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی هستند هزینه کمتری بپردازند و نباید تمام افراد جامعه یکسان از این خدمات استفاده کنند. در این صورت دولت برای تأمین منابع نیز با مشکل مواجه نخواهد شد.